Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - فتانه فرهادی: با استقبال گرم و بی‌پیرایه‌اش وارد مغازه شدم، راستش از بر و روی مغازه خیلی خوشم نیامد. شاید انتظار داشتم مغازه رنگ و لعاب بهتری داشته باشد. غافل از اینکه همین، حکایت از سرگذشت غریبانه او در میان مردمش دارد. «حسین شمس» متولد ۱۳۲۷ در تهران و دارای ۵ فرزند است که پسر بزرگ او ترجیح داده کار پدر را ادامه دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۱۳ ساله بود که به حرفه کلیدسازی روی آورد، کسی که ۵۵ سال سابقه سکونت در محله انبار نفت را دارد و به اصطلاح استخوان خرد کرده است. آنچه در ادامه می‌آید حاصل گفت‌وگوی ما با این قفل‌ساز قدیمی است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

 از خراطی به کلیدسازی و سپس به قفل‌سازی رسیدید. این مسیر را چگونه طی کردید؟

بچه بودم که وارد کار خراطی شدم. ابتدا شاگردی می‌کردم و علاقه زیادی هم داشتم. اما کار خراطی به دلیل ابزارآلاتش برایم خطراتی داشت و پدرم اجازه نداد ادامه دهم. خودش به نوعی کارش کلیدسازی بود. ۱۳ ساله بودم که وارد حرفه او شدم. کلیدهای مختلف را می‌ساختم اما دخل و خرجم خیلی تأمین نمی‌شد. به همین خاطر تصمیم گرفتم قفل بسازم. اول، قفلی به نام قفل کرکره ساختم. بعد قفل رینگ ماشین برای جلوگیری از سرقت حتمی ساختم که چرخ‌های ماشین امکان باز شدن نداشته باشند. این قفل قفل منحصربه‌فردی است که نمونه خارجی ندارد.

 یعنی نوعی اختراع بوده است.

بله همین‌طور است. حدود ۱۵ نوع قفل کتابی ساخته‌ام.

 قفل کتابی شما تفاوتی با قفل‌های کتابی دیگر هم دارد؟

قفل کتابی که ساختم و نمونه‌اش را کسی نزده است از آهن ۴ پهلو و میله‌اش هم از آهن است که آن را آب می‌کنم و حالت خشکه یا فولاد پیدا می‌کند که به‌راحتی باز و بریده نمی‌شود. در حالی که قفل‌های دیگر جنسش از برنج است و در صورت تقلای زیاد باز می‌شود اما این یکی چون از آهن است، ارزش وقت تلف کردن ندارد.

تا حالا به فکر تولید انبوه قفل‌های تولیدی خودتان هم بوده‌اید؟

موارد زیادی پیش آمده که نمونه کار را می‌بردند تا بعداً سفارش بدهند که هیچ‌وقت نیامدند. بعدها بطور اتفاقی چند بار دیدم که از روی طرحم نمونه زده‌اند. پیگیری هم می‌کردم برای اداره‌ای که نمونه را برده بودند اما متأسفانه با پاسخی منطقی مواجه نشدم. وقتی دیدم به این صورت است، قید تولید را زدم. هرچه قالب و بدنه قفل تولید کرده بودم همه را به ضایعاتی فروختم کیلویی ۳۰ تومان که بزرگ‌ترین لطمه مالی در این زمان بر من وارد شد. قالبی که ۵ میلیون خریده بودم را کیلویی ۳۰ تومان فروختم.

شما بعد از ناامیدی از کار تولید و ساخت قفل چکار کردید؟

من به سمت ساخت قفل‌های لوله‌ای قدیمی که به آنها پیچی گفته می‌شود، رفتم. در واقع نحوه ورودم به این حوزه هم از جای جالبی شروع شد. خواهرم یک قفل قدیمی داشت که کلید نداشت. راستش ۴ سالی بود که اینجا بود. آوردم باز کردم، رویش کلید انداختم. دیدم می‌توانم درست کنم و ۵ نمونه از آن را ساختم. در بازار منوچهری همان نخستین مغازه همه را خرید. انواع و اقسام قفل‌های قدیمی را درست کردم. در این بین کم‌کم با اداره صنایع‌دستی هم آشنا شدم.
در واقع آشنا شدن با اداره صنایع‌دستی بود که راه‌هایی را جلوی پایم گذاشت و هر روز مرا به ادامه کار امیدوارتر ساخت. مثلاً به جایی که کارت استادی می‌دادند، معرفی شدم که به هر حال شناسایی شوم. قرار شد در پایگاهی معرفی شوم و... یا تلاش‌های زیادی کردم تا بتوانم در نمایشگاه‌های مختلف یک غرفه برای معرفی محصولاتم داشته باشم. وقتی به نمایشگاهی مراجعه می‌کردم متأسفانه می‌دیدم که چند غرفه خالی مانده بود. آنجا هنرمندانی بودند که تنها در یک قفل حرفه‌ای‌ بودند در حالی‌که من در ۵۰ قفل. با این حال متاسفانه جایی برای من نبود. چند وقت پیش به اجلاس صنایع‌دستی دعوت شده بودم. حرف‌شان این بود که امثال من آنقدر تأمین و حمایت شویم که خود دنبال بازاریابی نباشیم اما انگار اینها فقط در حد حرف بوده و هست.

به قفل‌های قدیمی برگردیم که بیشتر بهانه مصاحبه ما با شما است. در ساخت قفل‌های قدیمی ابتکاری هم انجام دادید که کارتان را متمایز کند؟

بله اتفاقاً روی قفل‌ها اسم حک کردم، کاری که نه در گذشته انجام می‌دادند و نه حالا. اسم‌های مختلفی حک کرده‌ام.

 روی این قفل حک کرده‌اید «خلیج فارس». به نظرم جالب آمد، می‌توانستید اسم دیگری بزنید.

خلیج فارس زدم چون خلیج فارس همیشه خلیج فارس است. با خود گفتم اگر صد سال دیگر این قفل مثلاً از زیر خاک پیدا شود، نوشته شده است خلیج فارس.

 شما قفل‌ساز هستید، تا به حال شده در کنار کارتان قفلی از زندگی کسی باز کنید؟

سؤالتان سخت است.

    
[اشک در چشمانش حلقه می‌بندد] ‌ کار ما هم مانند بسیاری از شغل‌ها دردهای خودش را دارد. کسی کلیدش گم می‌شود می‌رویم می‌بینیم واقعاً وضع مالی خوبی ندارد، مشکلش را حل می‌کنم. احساس خوبی است و رضایت و شادی خاصی به آدم دست می‌دهد، آن شب را با آرامش می‌خوابم

 در مراجعات برای انجام کار، چگونه به مشتری اعتماد می‌کنید؟

در ورودم از چند همسایه سؤال می‌کنم که خانه متعلق به او است یا خیر. برای سوئیچ ماشین هم مدارک ماشین را او خواسته و مطابقت می‌دهم. به هر حال ما باید امین مردم باشیم به هر طریق ممکن از صحت موضوع کسب اطلاع کنیم. خدا را شکر هم تاکنون کوچک‌ترین مشکلی در اتحادیه‌مان که من را فرا بخوانند به وجود نیامده است و این از لطف خداست.

 چند سال است که در محله کاسب هستید و ارتباط شما با همسایگانتان چگونه بوده و هست؟

۵۵ سال است که ساکن محله انبار نفت هستم و ۲۵ سال است که در محله زربافیان خیابان شهید خطیب زندگی می‌کنم. قبل از آن هم حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰‌متر با اینجا فاصله داشتم. مغازه‌ام نرسیده به میدان راه‌آهن در سه راه بهداری بود.

 به‌عنوان کسی که ۵۵ سال ساکن این محله است مهم‌ترین ویژگی و شاخصه اخلاقی مردم محله‌تان را چه می‌دانید؟

مردم محله انبار نفت واقعاً ساده هستند، با درآمد کم قانعند و خدا را شاکر هستند. بیشتر آنها هیئتی هستند و در حسینیه‌ها حضور فعالی دارند. گرچه این موضوع ممکن است به اکثر مردم هم مرتبط باشد اما احساس می‌کنم مردم محله من بیشتر این مشخصه‌ها را دارا هستند.

 خواست تولیدکنندگان و صنعتگرانی چون شما چیست؟

من نه وام می‌خواهم و نه هیچ سرمایه‌ای. فقط جایی می‌خواهم که بتوانم هنرم را باارزش عرضه کنم، در این صورت چندین نفر می‌توانند در همین مغازه کوچک امرار معاش کنند. روزی پول لازم داشتم رفتم منوچهری تا بخشی از قفل‌هایی را که ساخته بودم بفروشم. که متأسفانه همین که متوجه شدند من به پولش احتیاج مبرم دارم آنها را با نازل‌ترین قیمت خریدند. همیشه این جمله در ذهنم یادآوری می‌شود که یک هنرمند وقتی مشکلی برایش پیش می‌آید حداقل خانه هنری هست که از او دفاع کند و احتمالاً کمک حال او باشد. اما کسانی مانند من که برای ساخت یک قفل گرمای آتش را به جان می‌خریم و با هزار سختی دیگر با زور بازوی خود کار می‌کنیم جایی نداریم که هنرمان را باارزش عرضه کنیم تا حداقل به وقت مردن بدانیم که هزینه‌ای برای کفن و دفن‌مان هست و خانواده در این زمینه مشکلی نخواهد داشت.

قفل‌های قدیمی، بخشی از هویت تاریخی ماست

در حال حاضر کسی جز من قفل قدیمی نمی‌سازد. به نظرم به ادامه این کار نیاز است. به هر حال قفل‌های قدیمی بودند که بعد از آنها قفل‌های فعلی به وجود آمدند. در زمان صفویه این ایرانی‌ها بودند که قفل‌های رمزی را درست کردند، پس از آن خارجی‌ها چون وسایل و دستگاه‌های پیشرفته‌ای داشتند صورت‌ها و شکل‌های مختلف از آن قفل‌ها را ساختند. همه اینها گواه بر استعداد ایرانی‌ها در صنعت است که متأسفانه حمایتی از آن صورت نمی‌گیرد، جوانان امروز به دنبال حرفه‌های سخت نمی‌روند. اگر هم بخواهند دنبال این حرفه بروند با خرید دستگاه‌های کلیدسازی وارد این کار می‌شوند نه کارهای قفل‌سازی به‌خصوص قفل‌های قدیمی که به هر حال بخشی از هویت تاریخی ما را با خود دارند.


____________________________________________

*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۱ در تاریخ ۱۳۹۳/۵/۲۲

کد خبر 768749

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: قفل های قدیمی خلیج فارس قفل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۳۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تشکیل کنسرسیوم کشتی‌سازی تمام ایرانی امضا شد

به گزارش خبرنگار مهر، منوچهر علیپور مدیرعامل شرکت صنعتی دریایی ایران در نشست خبری در نمایشگاه ایران اکسپو گفت: کنسرسیوم کشتی‌سازی داخلی با حضور سه شرکت بزرگ ایرانی با هدف اینکه نیازمندی‌های صنعت دریایی کشور را تأمین کند ایجاد شد. این کنسرسیوم با تجمیع نیازها و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود و توان اعضا می‌تواند اقدامات گسترده‌ای را انجام دهد.

مدیرعامل شرکت صدرا، فاز اول را در همکاری تمامی دستگاه‌ها و متخصصان دانش‌بنیان و دانشگاه‌های دریایی برای تأمین نیازهای داخلی در مسیر تحقق جهش تولید عنوان کرد و گفت: فاز دوم این برنامه به بانک‌ها و مؤسسات مالی با کارفرمایان برای تجمیع منابع است. ضمن اینکه تجمیع فناوری نیز همواره مدنظر ما در تمامی مراحل کمک به تولید و تأمین نیازهای تجهیزاتی داخل در کنار واردات نیازها است.

وی ادامه داد: هم‌اکنون قرارداد ۴ کشتی با ظرفیت‌های سه هزار و ۵۰۰ تنی و ۵ هزار تنی با کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران منعقد شده که دو فروند به صورت «روروشیپ» و دو فروند مربوط به حمل کالاهای عمومی است که تا پایان سال دو فروند تحویل کشتیرانی می‌شود و دو فروند دیگر که فرایند مهندسی آن در حال طی‌شدن است.

علیپور خاطرنشان کرد: همچنین قرارداد ساخت ۵ فروند کشتی کشور با ظرفیت‌های ۴۰ تا ۷۰ هزار تن را با یک هلدینگ امضا شد و این ۵ کشتی در سبک‌های نفتکش، فله بر و کانتینر بر است.

وی در ادامه گفت: ما قانونی داریم که حداکثر استفاده از توان داخل است بر همین اساس مجاز نیستیم که تجهیزاتی که در داخل تولید می‌شود را از خارج تأمین کنیم؛ بنابراین تمام تلاش ما این است که شرکت‌های دانش بنیان و صنعت را فعال کنیم. البته بیشتر تجهیزات چه سیستم رانش چه سیستم ناوبری و مخابراتی در داخل کشور ساخته می‌شود و در تلاش هستیم که از ظرفیت‌های بخش غیرنظامی استفاده کنیم.

علیپور گفت: هلدینگ دریایی خاتم از مجموعه موسساتی تشکیل شده که کارهای مختلفی انجام می‌دهند. در بخش عمرانی ساخت اسکله‌ها، موج‌شکن‌ها، لایروب‌ها و خدمات لایروبی انجام می‌دهند که البته صدرا بخش کشتی سازی و فراساحلی را انجام می‌دهد.

کد خبر 6091409 زهره آقاجانی

دیگر خبرها

  • تشکیل کنسرسیوم کشتی‌سازی تمام ایرانی امضا شد
  • کنسرسیوم ساخت کشتی تمام ایرانی تشکیل می‌شود
  • تاریخ سازی دونده ایرانی در آسیا
  • واکنش یک چهره‌ی سیاسی به تاریخ‌سازی دختر دونده ایرانی
  • جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه جایگاه بی‌نظیری دارد
  • از کوچه‌باغ تا باغ‌کاجی | طرشت هنوز به باغ‌هایش معروف است
  • جزئیات افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی / همسان‌سازی یا افزایش حقوق کدامیک مهم‌ترند؟
  • دو بازی ایرانی نامزد جایزه MENA Games Industry شدند
  • سرمربی سرشناس و پرتغالی سپاهان زن ایرانی گرفت و مسلمان شد | من الان یکی از خانواده های ایرانی هستم + جزئیات
  • ورزش زورخانه ای و پهلوانی-زنجان